فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

نخود مامان

کارهای این روزهای نخود

نخودم خیلی بلا شده به محض اینک بابایی میاد خونه خودشو به گریه  میندازه میره بغل بابایی پاشو میگیره میگه اوخ شدم بابایی بوسش میکنه بعد سرشو میگیره میگه اوخ شدم بابایی سرشو  هم میبوسه بعدش   دست و.... تا اینکه غرق بوسه اش کنه بابایی راسته میگن دخمل بابایی اه
15 تير 1392

توضیحات

کلی عکس اپلود کردم بی توضیح.... ٥شنبه ١٣ تیر تولد ریحانه بود نخودم لباس عروس پوشید عکساشو متفرقه گزاشتم خوب بود شام هم دادن ١ شب برگشتیم فرداشم خاله های نخود و مامانی اومدن خونه مون مردا کباب درست کردن برامون به به الانم روزه هستم دهنم اب افتاد من رسمن از امروز ماه رمضونم شروع شد شبم رفتیم بستنی . اما توضیح بوستان جوانمردان با خاله نخود و مامانی و دوستای خاله رفتیم ٥ /٦ تا بچه میشدید ناهار بردیم کلی بازی کردی عزیزم  کاش دوستای منم اینجا بودن خیلی دلم براوتون تنگ شده یاد اون روزا به خیر راضیه  طیبه سارا معصومه و.... همیشه به یادتونم دوستتون دارم       ...
15 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نخود مامان می باشد